برنامه بازاريابي به شيوه دکتر راد
قسمت نوزدهم
برای این که بتوانید کاملاً هدفمند جلسه توفان فکری را هدایت کنید تا به نتیجه دلخواه برسید به سوالات کلیدی زیر نیاز دارید:
- از بین محصولات و خدمات سازمانتان از کدام محصولات بیشتر لذت می برد و برایتان هیجان انگیز است؟
- اگر بخواهید در مورد مشتری مورد نظر خود به نتیجه برسید از بین محصولات هیجان انگیزتان بهترین محصولی که می توانید پیشنهاد بدهید کدام است؟
- دلیل این که مشتری مورد نظر از شما خرید کند چیست؟
- بهترین مزیت رقابتی محصولتان چیست؟
- بهترین واژه ای که بتوانید محصول خود را توصیف کنید چیست؟
- مشتری مورد نظر شما ممکن است چه ایرادی از محصول شما بگیرد؟
- چگونه می توانید این ایراد را حل کنید؟
- اگر بخواهید یک داستان از مشتریان قبلی خود در مورد این محصول بگوئید چه هست؟
نکته پنجم بازاریابی: با تشخیص بازار هدف درست، محصول درست را به وی ارائه دهید.
توجه به این نکته ضروری است که محصولی را به مشتری تان ارائه دهید که دقیقاً همانی باشد که می خواهد. ممکن است این سوال برایتان پیش بیاید که بعد از انتخاب درست بازار هدفم، حالا چگونه محصول درست را به وی ارائه دهم؟ پاسخ به این سؤال یک کلید بسیار آسان و ساده دارد و پاسخ آن این است: از خودشان بپرسید.
خیلی وقت ها مشتریان ما دنبال چیزی می گردند که نمی دانند چیست. بنابراین با پرسش از خودشان می توانیم به این مهم دست یابیم. ما به این بخش از بازاریابی می گوییم: تحقیقات بازار.
یادتان باشد در این تحقیق باید به پاسخ درست برسید تا تحقیقات بازار شما درست باشد.
به عنوان مثال: چرا شما از ساعت................. استفاده می کنید؟ جوابتان این است که به این برند اطمینان دارم. یا کیفیت این برند عالی است. ولی در واقع پاسخ چیز دیگری است. پاسخ به این سوال افزایش جایگاه اجتماعی یا خاص بودن در اجتماع است.
به عنوان مثال راجع به تحقیقات بازار هنری فورد می گوید:
که از مردم سوال می کرد که چه چیزی می خواهند. مردم پاسخ دادند اسب های تندرو. شاید بگویید که تحقیق بازار بسیار هزینه بر است و من از عهده این کار برنمی آیم. بنابراین لازم است تا راه کم هزینه تری به شما پیشنهاد کنم و آن جستجو در موتورهای گوگل است. درمورد محصول مشابه محصول خودتان در گوگل جستجو کنید و واکنش های مخاطبان را درمورد محصول مشابه مطالعه کنید و ببینید که در حوزه کسب وکار شما و محصول شما چه موضوع یا موضوعاتی بیشتر توجه مخاطبان را جلب کرده است.
نکته ششم بازاریابی: گوگل کنید.
واقعیت این است که در طول سالها، آموزش و مشاوره با سازمان های بزرگ و کوچک با افرادی برخورد کردم که بسیار سخت کوش و پرتلاش هستند در عین حال دارای ضریب هوشی بالا و از نظر هدایت و رهبری بسیار شگفت انگیز عمل می کنند این افراد همان کارآفرینان و صاحبان کسب وکار هستند که در روابط کاری بسیار سخت کوش، جدی، چغر و تقریباً دست نیافتنی هستند. اما همین افراد سخت و کم در دسترس، در زندگی خصوصی خودشان و در ارتباط با نزدیکان، دوستان و بستگان خود بسیار ملوس، دوست داشتنی و عاطفی هستند و نشستن و گوش دادن به حرف هایشان بسیار دلپذیر است.
حقیقت این است که این افراد در کسب و کار خود می خواهند حرفه ای دیده شوند و شخصیت دوست داشتنی خود را پشت نام و لوگوی خود پنهان می کنند و غالباً یک ساختار سازمانی دارند. اما صراحتاً باید بگویم که برای بازاریابی باید همان شخصی باشیم که هستیم. یعنی ساده، بی آلایش و بدون واژه های قلمبه سلمبه. در بازاریابی نیاز داریم به ایجاد یک ارتباط دلپذیر و دوست داشتنی، دقیقاً مانند وقتی که در محافل خصوصی هستیم. باید به همان اندازه دوستانه و قابل انعطاف باشیم. باید طوری مذاکره کنیم تا مخاطب خود را تحریک کنیم تا به ما توجه کند با این حرکت دو گام از گام های ایجاد ارتباط را کاملاً موثر برداشتیم.
نکته هفتم بازاریابی: همان شخصیت مهربان و دوست داشتنی خود را در بازاریابی حفظ کنید.
اين محتوا را از دست ندهيد: ابزارهاي مديريتي رايگان
www.radbusiness.ir
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.