برنامه بازاريابي به شيوه دکتر راد - قسمت 6

برنامه بازاريابي به شيوه دکتر راد

قسمت ششم

 

مايکل گربر در کتاب افسانه کارآفريني مي گويد: کسب و کارهايي که با سرعتي صعودي و متناوب آغاز مي شوند و سپس به شکست منجر مي شوند، به اين صورت است که حداقل 40% از آنان در همان سال اول متوقف مي شوند. در مدت 5 سال بيش از 80% آنان شکست مي خورند و بدتر از آن اين است که اگر شما کسب و کاري داريد که توانسته در مدت 5 سال جان سالم به در ببرد باز هم نمي توانيد نفس راحتي بکشيد چرا که 80 درصد کسب و کارهاي کوچکي که در 5 سال اول نجات پيدا کرده اند در 5 سال بعدي شکست مي خورند. حال سوال اينجاست که:

  • چرا اين طور است؟
  • چرا خيلي از افرادي که وارد اين کار مي شوند شکست مي خورند؟
  • چه درسي وجود دارد که آن ها نمي آموزند؟
  • چرا با وجود اين همه اطلاعات که امروزه درباره موقعيت کسب و کارهاي کوچک موجود است افراد کمي واقعا موفق مي شوند؟

گربر در کتاب خود درباره 4 نظريه اصلي محتوا مي آفريند که اگر با تمام وجود درکشان کنيد به شما اين قدرت را مي دهد که يک کسب و کار کوچک فوق العاده هيجان انگيز و پرمحصول راه بيندازيد و اگر آن ها را ناديده بگيريد شما احتمالا جزو آن دسته کثيري خواهيد شد که هر ساله انرژي و سرمايه شان را براي راه اندازي يک کسب و کار مي گذارند و شکست مي خورند يا عده زيادي که سال ها تقلا مي کنند تا فقط نجات پيدا کنند.

گربر می گوید: نظریه ای وجود دارد که من آن را افسانه کارآفرینی می نامم. این نظریه می گوید: «کسب و کارهاي کوچک توسط کارآفريناني راه اندازي مي شود که سرمايه شان را به خطر مي اندازند تا سود کنند اما در حقيقت اين طور نيست. اصلي ترين دليلي که مردم کسب و کاري را شروع مي کنند تقريبا هيچ ارتباطي با کارآفريني ندارد. در حقيقت اين اعتقاد به افسانه کارآفريني مهم ترين عامل در شکست کسب و کارهاي کوچک است. درک افسانه کارآفريني و پياده کردن آن روي راه اندازي و توسعه کسب و کارهاي کوچک مي تواند راز موفقيت يک کسب و کار باشد.»

نظريه شماره 2: انقلاب بزرگي در زمينه کسب و کارهاي کوچک در حال رخ دادن است که من آن را انقلاب کليد تغيير مي نامم. اين انقلاب تنها روش اداره کسب و کار را در اين جهان تغيير نمي دهد، بلکه اينکه چه کسي وارد کسب و کار مي شود، چگونه انجامش مي دهد و احتمال نجات يافتنش چقدر است را هم عوض مي کند.

نظريه شماره 3: در قلب کليد تبديل وند پويايي وجود دارد که ما در افسانه کارآفريني آن را روند توسعه کسب و کار مي ناميم. وقتي اين روند شکل مي گيرد و هدفمندانه توسط صاحب کسب و کار اجرا مي شود اين قدرت را پيدا مي کند که هر کسب و کار کوچکي را به يک سازمان فوق العاده موثر تبديل کند. تجربه به ما نشان داده است که اگر اين روند در يک کسب و کار کوچک وارد شود و براي کنترل سرنوشت آن استفاده شود آن شرکت هميشه جوان و موفق خواهد ماند و وقتي يک کسب و کار اين روند را ناديده مي گيرد مديريت آن به ترتيب به دست شانس، رکود و در آخر شکست خواهد افتادف عاقبت چنين کسب و کاري بديهي است.

نظريه شماره 4: روند نوسعه کسب و کار مي تواند توسط هر دارنده کسب و کار کوچکي با يک برنامه گام به گام اجرا شود که اين برنامه شامل درس هايي از انقلاب کليد تغيير است. اين برنامه سپس براي هر صاحب کسب و کاري که مايل است زمان و توجه لازم را بگذارد تا کارش را شکوفا کند تبديل به راهيي قابل پيش بيني مي شود که مي تواند به هر کسب و کار کوچکي نتيجه و سرزندگي ببخشد.

من به جرات مي توانم بگويم که هيچ سازماني بيشتر از ما در افسانه کارآفريني تجربه مستقيم پياده کردن روش هاي انقلاب تغيير و روند توسعه کسب و کار را براي پيشرفت کسب و کارهاي کوچک نداشته است. هر چند اين روند يک معجزه نيست و نياز به سخت کار کردن دارد، اما نتيجه ان لذت بخش خواهد بود و اين کار تنها راهي است که به شما کنترل لازم را مي دهد تا به آنچه از کسب و کارتان مي خواهيد برسيد. در حقيقت هم کسب و کار شما و هم زندگيتان تغيير خواهد کرد. آن چيزي که باعث مي شود افراد کار کنند، هدفي است که ارزش کار کردن دارد، همراه با يک توضيح شفاف از آنچه که لازم است تا انجام بگيرد. به راستی که این درس ها زندگی و کسب و کار شما را دگرگون خواهد کرد.

اگر تفکر شما به هم ريخته باشد، کسب وکارتان نيز آشفته خواهد بود.

اگر شما بی نظم هستيد، کسب وکار شما هم بی نظم خواهد بود.

اگر شما انسان طمع کاری باشید، تیم فروش شما نیز طمع کار خواهند بود و حداقل بازدهی و حداکثر برداشت را توقع خواهند داشت.

اگر اطلاعات شما در حوزه بازار صنعت شما محدود باشد، این محدودیت خودش را در کارنشان خواهد داد.

بنابراین اگر می خواهید کسب و کار شما عوض شود، ابتدا باید از خودتان شروع کنید و روش کارتان را تغییر دهید. اگر مایل به این تغییرات نباشید، فروش و بازار شما نمی تواند نیازهای شما را برآورده سازد.

اولین تغییری که باید اتفاق بیفتد، تغییر در تفکر شما نسبت به بازاریابی و فروش است.

از لحظه ای که شما ارتباط مؤثر بین یک کسب وکارتان و فروش محصول و بازار را به طور کامل درک کنید، به شما اطمینان می دهم که کسب وکار و زندگی تان شور و نشاط و معنای جدیدی پیدا می کند. 

آن وقت است که می فهمید چرا بسیاری از افراد نتوانسته اند از طریق کسب و کارشان نیازهای خود را برآورده سازند و متوجه می شوید چگونه این همه فرصت های طلایی برای کسانی که کسب وکارشان را با بینش درست و ابزار لازم شروع می کنند، پیش می آید.  

 

www.radbusiness.ir

دیگر مقالات
ارسال نظر
حداکثر تعداد کاراکتر متن نظر 500 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.