برنامه بازاريابي به شيوه دکتر راد - قسمت 2

برنامه بازاريابي به شيوه دکتر راد

قسمت دوم

وقتي تحقيقات گذشته را مي نگريم، به واژه هاي مختلفي مانند نابودي، تعطيلي، خروج و شکست بر مي خوريم که گاهي مترادف يکديگر در نظر گرفته مي شود و به جاي يکديگر به کار مي روند. نابودي کسب و کار مي تواند در اثر شکست کسب و کار يا تصاحب آن توسط شرکت ديگر و يا ادغام آن با شکست ديگري بوده و يا مي تواند نتيجه تعطيلي اختياري توسط صاحب آن باشد. تعطيلي کسب و کار مي تواند نداشتن توانايي کسب و کار در بقا و پايداري تعريف شده و توقف کسب و کار را نشان مي دهد. خروج مي تواند براي خروج کسب و کار از نجات در يک بازار خاص يا از توليد يک محصول خاص به کار مي رود. شکست به توقف کسب و کار ناشي از نبود منابع مناسب، توقف فعاليت هاي کسب و کار همراه با خسران و يا توقف کسب و کار و خروج جامعه کسب و کارها به دليل نداشتن قابليت دوام اشاره دارد. اختلاط دو واژه تعطيلي کسب و کار و شکست کسب و کار اين فرض را ايجاد مي کند که بيشتر صاحبان کسب و کار که تعطيل مي شوند ناموفق بوده اند. به اين ترتيب صاحبان کسب و کارهايي که تعطيل مي شوند به کارآفرينان شکست خورده مشهور مي شوند. در حالي که براي تعطيلي کسب و کار مي تواند در نتيجه عوامل ديگري مانند بازنشستگي، بيماري، فرصت هاي جذاب تر و فروش سودآور کسب و کار باشد. اما برخي نويسندگان براي همه اين حالت ها واژه شکست را به کار مي برند. اگ Ooghe و دپريجکر De Prijcker دلايل شکست کسب و کار را در پنج گروه با اثرگذاري هاي متقابل بر يکديگر دسته بندي کرده اند:

  • محيط عمومي (عوامل اقتصادي، فناوري، روابط با کشورهاي خارجي، سياسي و اجتماعي)
  • محيط بلافصل (مشتريان، تامين کنندگان، رقبا، بانک ها و سهام داران)
  • ويژگي هاي کارآفرين (انگيزه ها، توانمندي ها، مهارت ها و ويژگي هاي شخصيتي)
  • خط مشي سازمان (راهبرد و سرمايه گذاري، تجاري، عملياتي، فردي، مالي و ادراي، نحوه رهبري سازمان)
  • ويژگي هاي سازمان (اندازه، بلوغ، صنعت و انعطاف پذيري)

برنز Burns علت اصلي شکست کسب و کارها را در مديريت ضعيف مي داند و نتيجه مي گيرد که اين مديريت ضعيف هنگام ترکيب با ويژگي هاي شخصيتي کارآفرين و عوامل خارجي سبب شکست کسب و کار مي شود. لارسن و کلوت نيز هشت ويژگي فردي شامل خوش بيني درباره مهارت هاي شخصي در کسب و کار، تحصيلات رسمي محدود، انعطاف پذير نبودن در تغيير و نبود نوآوري، استفاده از سلايق و نظرات فردي به عنوان استانداردهاي پيش رو در کار، تصميم گيري بر اساس شواهد و هيجان ها و عوامل غيرمعقول و بي هدف، سير در گذشته و گرايش نداشتن به آينده، مطالعه محدود در ادبيات مربوط به کسب و کار، مقاومت در مشاوره گرفتن از منابع مناسب را در اين افراد شناسايي کردند. آن ها هم چنين 9 ضعف مديريتي شامل ناتواني در شناسايي بازار يا مشتريان هدف، ناتواني د تعيين منطقه تجاري، ناتواني در محول کردن کارها، اعتقاد به اينکه تبليغات (تبليغات اثربخش) هزينه است نه سرمايه گذاري، دانش ناقص، دک ناقص، نداشتن برنامه ريزي، ناتواني در ايجاد انگيزه، اعتقاد به اين که مشکلات به خاطر اشتباع=هات ديگران بوده است در کسب و کارهاي شکست خورده برشمرده اند.

در سال هاي اخير موانع متعددي موجب شده اند که اقتصاد ايران علي رغم سياست گذاري هاي مطلوب و مناسب در برنامه هاي پنج ساله و سند چشم انداز نتواند به اهداف تعيين شده دست يابد. کاهش شديد رشد اقتصادي و عدم گسترش مطلوب فعاليت هاي کارآفرينان موجب شده است که رتبه ايران در تبه بندي هاي مختلف، به خصوص بانک جهاني، رضايت بخش نباشد. مهم ترين اين عوامل که از ججنبه هاي گوناگون قابل بررسي است بي اعتنايي و بي توجهي دولت به کارآفرينان در تنظيم و تدوين سياست هاي اقتصادي و عدم پاي بندي دولت به سياست گذاري خود در قبال بخش خصوصي است که بيشتين نقش را در عدم توانمندسازي آن ايفا کرده است. از طرف ديگر عوامل متعدد ديگري در حوزه خرد وجود دارد. از جمله:

  • چالش صاحبان کسب و کار با سيستم
  • عدم وجود رويه هاي استاندارد و شفاف
  • سختي استخدام و اخراج نيروي کار
  • مشکلات فراوان ثبت املاک
  • محدوديت در اخذ اعتبار
  • حمايت ناکافي از سهامداران خرد
  • ناکارآمدي نظام مالياتي
  • روند دادرسي طولاني
  • بي نيازي و بي اعتمادي به تجارت خارجي
  • ناکافي بودن قوانين ورشکستگي

 

www.radbusiness.ir

دیگر مقالات
ارسال نظر
حداکثر تعداد کاراکتر متن نظر 500 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.