توزیع در بازار یابی بین المللی


 

توزیع در بازار یابی بین المللی

 گردآورندگان :

منصور خاکپور -محمد رضی نتاج – مهدی محمدنژاد از موسسه غیر انتفاعی علامه امینی، پاييز 89

رشته : مدیریت بازرگانی

نام استاد : جناب آقای بابایی    

عنوان درس:بازاریابی بین الملل

 

بازاریابی بین المللی

 

 

 

بازاریابی بین المللی

بازاریابی خارجی، عبارت است از: بازاریابی کالا و خدمات از یک کشور به کشوری دیگر. بازاریابی داخلی و خارجی، دارای تفاوت هایی هستند که از جمله آنها می توان تفاوت های محیطی در زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را نام برد. تفاوت های موجود در آب و هوا، محیط طبیعی، فرهنگ، منابع و تکنولوژی، نیازهای تولیدی و خدماتی متفاوتی را ایجاد می کند. از آنجا که برای یک بنگاه اقتصادی رفع تمام نیازهای مصرف کنندگان امکان پذیر نیست، لذا مدیریت بازاریابی می بایستی فرصت های موجود را از طریق تقسیم بازار تجزیه و تحلیل کند تا بتواند کالا و خدمات مورد نیاز مصرف کنندگان مورد نظر را با توجه به منابع خود تأمین کند. منظور از تقسیم بازار این است که بازاری وسیع را با روشی به بخش های کوچکتر تقسیم کنیم که در هر کدام از آنها یکنواختی بیشتری از نظر عرضه و تقاضا وجود داشته باشد.

مصرف کنندگان، خصوصیاتی مشترک و مشابه دارند. معیارهایی که تقسیم بازار براساس آنها انجام می گیرد، شامل عوامل جغرافیایی، جمعیتی یا دموگرافیک، روانی، رفتاری، بازاریابی و اقتصادی است. پس از بررسی بازار و تقسیم آن به بخش های مشابه، مدیریت بازاریابی باید تصمیم بگیرد کدام یک از این بخش ها را به عنوان بازار هدف، انتخاب کند. البته او می تواند بیش از یک بخش را براساس ترکیب و توانایی کارکنان بازاریابی، توان رقابتی و خط مشی بازرگانان سازمان خود، انتخاب کند.
اهمیت بازاریابی بین المللی

امروزه هیچ کشوری در جدایی کامل از کشورهای دیگر زندگی نمی کند. منابع اقتصادی، تکنولوژی و سطح زندگی افراد یک کشور، بستگی نسبی به اقتصاد کشورهای دیگر دارد که به وسیله جریان پیچیده ای از کالاها، خدمات، سرمایه و تکنولوژی، به هم مربوط می شوند. کشورها از طریق مبادلات بین المللی، سطح تولید خود را بالا برده و سود بیشتری کسب می کنند. آنها از طریق واردات، کالاهایی را که قادر به تولید آنها نیستند، به دست آورده و از طریق صادرات، کالاهای تولیدی مازاد برمصرف خود را به کشورهای دیگر می فرستند. گرچه یک کشور ممکن است از عوامل تولید مختلفی برخوردار باشد و بتواند انواع کالا را تولید کند، اما قادر به تولید آنها با قیمت مساوی نخواهد بود. علت اولیه مبادلات بین المللی، در ظاهر اختلاف قیمت کالا و خدمات کشورهاست. تفاوت قیمت ها یا به دلیل تفاوت در شرایط عرضه یا امکانات تولید و یا تفاوت در شرایط تقاضا یا الگوی مصرف و یا ترکیبی از آنهاست. تفاوت در شرایط عرضه، ممکن است ناشی از تفاوت در منابع طبیعی، کارایی، مهارت کار، سطوح تکنولوژی تولید، فراوانی عوامل تولید و غیره باشد. با این حال، تفاوت در هزینه یا شرایط عرضه، به تنهایی عامل اختلاف قیمت نیست بلکه تفاوت در شرایط تقاضا که عمدتاً توسط سطح درامدها و الگوی مصرف متفاوت کشورها شکل می گیرد، در ایجاد اختلاف قیمت ها به اندازه تفاوت عرضه تأثیر دارد.
هر کشوری با شروع مبادله بین المللی می تواند عوامل تولید خود را در تولید محصولاتی به کار برد که بازده بیشتری دارند و آنها را با محصولات دیگر کشورها مبادله کند. مبادلات بین الملل، زمینه ساز ایجاد تخصص بین الملل می شود .

مؤسسات اقتصادی با دسترسی به بازارهای خارجی از طریق صادرات، رشد بیشتری پیدا کرده و به این وسیله محصولات خود را با کیفیت بهتری به بازار داخلی و خارجی عرضه می کنند و سود بیشتری به دست می آورند.

تمایل به ادامه سرمایه گذاری های صنعتی، ضرورت رشد اقتصادی، انگیزه کسب برتری و شهرت در صحنه بازرگانی، تأکید بر ارتقای کارایی و سودآوری، اشباع بازارهای داخلی، سیاست تولید انبوه و نیاز به درامدهای ارزی، از جمله عواملی هستند که ضرورت و اهمیت بازاریابی بین المللی را بیشتر آشکار می سازند.

با توجه به تغییرات سریعی که در اقتصاد بین الملل رخ داده است، برنامه ریزی برای فعالیت در بازارهای خارج نیز به مراتب مشکل تر و پیچیده تر از گذشته است. عوامل متعددی در این زمینه دخالت دارند که از میان آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد: شدت رقابت، تحولات سریع سیاسی و اقتصادی، افزایش موانع و محدودیت های تجاری در کشورهای مختلف، گرایش بیشتر به سیاست های حمایتی، پیشرفت ها و نوآوری های سریع در تکنولوژی و گستردگی تبلیغات بازرگانی.
به طور کلی، در سال های اخیر رقابت در محیط بازرگانی بین المللی، بویژه در بازار محصولات صنعتی و کالاهای مصرفی بادوام، شدت یافته و ورود عرضه کنندگان جدید از جمله کشورهای در حال توسعه را به این بازارها با مشکلات جدی روبه رو ساخته است.


استراتژی های ورود به بازار

عمده ترین هدف شرکت ها از ورود به بازارهای بین المللی، ایجاد فرصت های مناسب برای کسب سود است. همین دلیل، باعث می شود تا تعدادی از شرکت ها پس از دریافت سفارشی غیرقطعی از خارج، به تحقیق در فرصت های موجود در آن بازار خارجی، برانگیخته شوند. وقتی شرکتی به طور قطع تصمیم می گیرد وارد بازار خارجی شود، مجبور است به طور جدی و مؤثر خود را متعهد به ارائه پیوسته کالا و خدمات بداند. در غیر این صورت، مشتریان وی منابع دیگری را جست وجو خواهند کرد. در بازارهای متعدد جهان، شرایط به حدی متفاوت است که نمی توان یک روش ورود به بازار را توجیه کرد. استراتژی ورود را باید با محیط خاص هر بازار تطبیق داد. این استراتژی ها باید بهترین خدمات را ارائه دهد و هدف های شرکت را تأمین کنند. مهمترین سؤال هایی که برای راهیابی به بازارهای بین المللی مطرح می شوند، عبارتند از:

۱) باید وارد کدام بازار شد؟

۲) چگونه باید وارد بازار شد؟

۳) چگونه باید در آنجا عمل کرد و رشد یافت؟

سنتی ترین راه ورود به بازارهای خارجی، صدور کالاست. شرکت های خصوصی، صادرات را یا به عنوان استراتژی اولین ورود و یا به عنوان مؤثرترین وسیله حضور مداوم در بازار خارجی انتخاب می کنند و در صورت موفقیت، اقدام به ایجاد واحدهای تولیدی می کنند.
صادرات می تواند یک بار یا مستمر باشد، اما در هر صورت مشکلاتی وجود دارد. مثلاً، هزینه بالا، امکان رقابت را از بین می برد. افزایش هزینه، ناشی از عوامل متعددی است که عبارتند از: دسترسی رقبا به مواد اولیه، نیروی کار، حمل و نقل ارزان، موانع مصنوعی و غیره. غیر از صادرات، راهبردهای دیگری وجود دارند که فروش و سود بیشتری را عاید شرکت می کنند. نمونه آنها عبارتند از:
1) عملیات خارجی که با پیشرفت تکنولوژی و تنگ تر شدن رقابت، لزوم آن بیشتر احساس می شود.
2) اعطای پروانه ساخت که طی آن یک شرکت به شرکتی دیگر اجازه می دهد تا از روش ساخت، نام تجاری، تکنولوژی، تجارب کتبی و دیگر مهارت های متعلق به امتیاز دهنده استفاده کند.
روش های دیگر نظیر سرمایه گذاری مشترک و مستقیم، اجاره، قرارداد تولید و مدیریت نیز می توانند مورد توجه مدیران بازاریابی قرار گیرند.

1) صادرات

صادرات، آسانترین و کم هزینه ترین راه ورود به بازارهای خارجی است. فروش محصولات ساخته شده به بازارهای خارجی، تغییرات زیادی را در خط تولید و دیگر منابع ایجاد نمی کند. صادرات می تواند به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم باشد.

الف) صادرات مستقیم

فروشندگانی که دسترسی به خریداران بازارهای خارجی دارند، با فعالیتی بیشتر، اقدام به صدور کالا کرده و بدون اینکه از طریق واسطه عمل کرده و هزینه های خود را در این مورد افزایش دهند، کالا را مستقیماً به بازارهای خارجی می رسانند. این گونه عملیات گرچه مستلزم سرمایه گذاری و ریسک بیشتر است، اما بازگشت سرمایه و سود افزون تری را در پی دارد.

ب) صادرات غیرمستقیم

مؤسساتی که در آغاز راه هستند و فعالیت های خود را بتازگی شروع کرده اند، غالباً از این طریق وارد عمل می شوند، زیرا اولاً نیازمند سرمایه گذاری کمتر بوده و ثانیاً مجبور نیستند فعالیت ها و خدمات فروش خود را افزایش داده و ریسک بیشتری را بپذیرند. این گونه شرکت ها؛ کالای خود را از طریق واسطه های داخلی و خارجی در بازارهای بین المللی به فروش می رسانند.

 2) مشارکت

بسیاری از شرکت های بزرگ، از این طریق وارد بازارهای بین المللی می شوند. مشارکت با شرکت های خارجی به صورت های مختلف صورت می پذیرد:

الف) اعطای امتیاز

روش اعطای امتیاز تولید محصول به شرکت های دیگر، نوعی مشارکت در بازار بین المللی تلقی می شود، (اغلب شرکت های چندملیتی). در این حالت، مؤسسه ریسک کمتری را پذیرفته و با توجه به نوع قرارداد، اجازه می دهد شرکت خارجی از مارک تجارتی و اسرار تولیدش بهره گرفته و علاوه بر آن، خدمات تخصصی خود را نیز در اختیار او قرار می دهد.

ب) روش قرارداد تولید

در این گونه عملیات، مؤسسه به جای دادن امتیاز تولید به شرکت خارجی، تصمیم می گیرد با حفظ مسئولیت، قراردادی مبنی بر تولید کالا با تولیدکننده محلی منعقد سازد.

پ) قرارداد مدیریت

بنگاه اقتصادی ممکن است تصمیم بگیرد مدیریت شرکتی مستقر در بازار خارجی را برعهده بگیرد. در این حالت، مؤسسه اقدام به صدور مدیریت، کارشناس و خدمات مدیریت می کند. در این شیوه، معمولاً سرمایه لازم توسط شرکت محلی فراهم می شود و مدیریت و خدمات فنی و کارشناسی بر عهده سازمان بازرگانی خارجی است و در مقابل ارائه این خدمات، سهمی از درامد شرکت محلی را دریافت می دارد.

مشارکت مستقیم

شرکت های بزرگ و معتبر، از طریق ورود به بازار خارجی، توسط بازاریابان و سرمایه گذاران خود مقداری از سهام مؤسسات بازارهای خارجی را خریده و در مقابل، بخشی از سهام شرکت خود را به آنها می فروشند. در حالتی دیگر، هر دو طرف اقدام به تأسیس مؤسساتی تولیدی مشارکتی می کنند. این روش، محبوبیت و مطلوبیت چشمگیری دارد و چون اطلاعات بیشتری از دیدگاه اقتصادی، سیاسی و محیطی فراهم می آورد، مورد توجه سرمایه گذاران خارجی است.

2) سرمایه گذاری مستقیم

شکل دیگری از ورود به بازار خارجی، روش سرمایه گذاری مستقیم است که باید با دقت و ظرافت خاصی انجام شود. این کار مستلزم کنترل و سازماندهی بسیار صحیح عملیاتی است. این نوع سرمایه گذاری و فعالیت تولیدی در خارج، نیاز به منابع مالی و فنی بیشتری دارد و به همین علت، معمولاً شرکت های بازرگانی و صنعتی بزرگ از آن استفاده می کنند. مزایای این روش برای شرکت های سرمایه گذاری عبارتند از:

3) نیروی کار و مواد خام ارزانتری را می توان در بازارهای خارجی تهیه کرد (فرض این است که مؤسسه سرمایه گذاری، از کشوری پیشرفته است).

4) اطلاعات وسیع تر و کاملتری را می توان به دست آورد

5) افزایش ارتباطات بین مؤسسه از یک سو و مشتری ها و تهیه کنندگان محلی و توزیع کنندگان از سوی دیگر، موجب شناخت محیط و تطابق کالا با خواسته های مشتریان خواهد شد.
6) کنترل مؤسسه بر سرمایه گذاری انجام شده بیشتر بوده و امکان توسعه خطوط تولید و روش های بازاریابی به نحوی که اهداف بلندمدت را دنبال کنند، فراهم می سازد. بدیهی است که در این روش سرمایه گذاری، پذیرش ریسک زیاد به دلیل رویدادهای پیش بینی نشده و مسائل اقتصادی سیاسی کشور میزبان، غیرقابل اجتناب است.

7) محصولات تولید شده در کشور خارجی، می تواند به دیگر بازارهای مجاور صادر شود. به این ترتیب، هزینه های حمل و نقل در مسافت های زیاد کاهش می یابد.
8) در صورتی که سرمایه گذاری صنعتی براساس بررسی های اقتصادی دقیق صورت گیرد، سودآوری آن از دیگر روش ها بیشتر است.

تجزیه و تحلیل بازارهای خارجی

مسلماً برای شروع بازاریابی و انجام عملیات بازرگانی در بازارهای خارجی، ابتدا تجزیه و تحلیل دقیقی در زمینه تمامی موارد و ابعاد انجام شود. برای انجام مطالعه، داده های اطلاعاتی ویژه ای باید مورد استفاده قرار گیرند. به کمک این داده ها، می توان مدل های خاص پاره ای محصولات ویژه و بازار ویژه را تهیه کرد. سرمایه گذاری مستقیم، به اطلاعات کاملتر و تجزیه و تحلیل دقیق تری نیازمند است. این تجزیه و تحلیل دو مرحله دارد که در مرحله اول بررسی فرصت های بازاریابی است که مرحله تعیین فرصت های بازاریابی در خارج نیز نامیده می شود و طی آن، فرصت های انتخاب شده مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. در مرحله دوم که آن را مرحله تنظیم برنامه بازاریابی می نامند، به جمع آوری، ثبت و طبقه بندی، بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات می پردازند. سپس، کشورهایی که در آنها چشم انداز بازاریابی موفقی دیده می شود، انتخاب کرده و استراتژی های ورود و نیز منابع قابل تخصیص شرکت برای بازار هدف، تجزیه و تحلیل می شود. تنظیم استراتژی ورود و برنامه بازاریابی بعد از تعیین و انتخاب بازار بالقوه صورت می پذیرد. سپس، تلاش ها برای تنظیم برنامه بازاریابی ویژه همان بازار متمرکز می شود. این برنامه باید بازتاب نیازهای مصرف کنندگان و شرایط بازار باشد.
برنامه ریزی موفق استراتژی بازاریابی، مبتنی بر اطلاعات صحیح است. درابتدای کار، جمع آوری اطلاعات صحیح کاری بسیار مشکل به نظر می رسد، اما با مراجعه به مراکز نگهداری اطلاعات که امروزه به فراوانی وجود دارند، دسترسی به اطلاعات ممکن می شود. جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات در زمینه های فرهنگی، سیاسی، حقوقی و اقتصادی، به مدیریت بازاریابی بین الملل کمک می کند تا از بازار مورد نظر، شناخت بهتری پیدا کرده و تصمیمات، برنامه ریزی ها و کنترل های مدیریت، نزدیکی بیشتری با واقعیت داشته باشند

فرهنگ

از میان عوامل موجود، عامل فرهنگی تأثیر عمیقی بر رفتار مصرف کننده دارد. در اینجا، فرهنگ مجموع صفات رفتاری اکتسابی است که اعضای جامعه از خود نشان می دهند و در آن سهیمند. خصوصیات فرهنگی جامعه و رفتار مصرف کنندگان، عبارتند از سطح زندگی و الگوهای مصرفی جامعه، نیازها، آداب و رسوم، اعتقادات، ارزش های اجتماعی و فرهنگی برنامه های تبلیغات بازرگانی و نظر مصرف کنندگان در مورد آنها، رفتار گروه های مختلف جامعه و رفتار مصرف کنندگان در مورد کالاهای خارجی.

 فرهنگ از دو بعد تشکیل شده است:

۱) بعد مادی که به صورت عوامل تکنیکی و اقتصادی نظیر مسکن نشان داده می شوند.
۲ (بعد تجریدی که به صورت نمادهای اجتماع، عقاید، زیباشناسی و زبان نشان داده می شوند.
در این زمینه، بازاریابان نیازمند آنند که محدودیت هایی تحلیلی از سوی فرهنگ بر روند بازاریابی را بشناسند. از آنجا که بازاریابی در تغییر الگوهای موجود فرهنگی نقش مهمی ایفا می کند، می توان گفت بازاریابی بین المللی، وسیله ای مهم برای تأثیرگذاری متقابل فرهنگ ها بر یکدیگر است. بازاریابی، تکنولوژی و شیوه زندگی را از نواحی و فرهنگ های دیگر وارد کشور می کند. در نتیجه بازاریاب باید برای تطبیق اثرات برنامه ریزی بر دیگر عناصر فرهنگی، کوشا باشد و از اقداماتی که در بازار، منجر به ایجاد مقاومت و ضدیت با برنامه می شود، اجتناب ورزد. از سوی دیگر، هیچ فرهنگی یکپارچه نیست و به خرده فرهنگ هایی مانند نوجوانان، گروه های قومی درون جامعه، جوامع شهری و روستایی، گروه های علمی و مذهبی تقسیم می شود که در بعضی نکات، با فرهنگ اصلی همخوانی و در بعضی موارد تضاد دارند

هنگامی که فعالیت های بازاریابی توسعه می یابند و به بیرون از مرزها کشیده می شوند، با مشکلات زیادی مواجه می شوند که بیشتر با فرهنگ مردم کشور خارجی ارتباط دارند. امتیاز بازاریابی داخلی این است که مدیریت بازاریابی، خود در بطن فرهنگ و بازار است و با آن کاملاً آشنایی دارد، اما در بازاریابی بین المللی، این امتیاز وجود ندارد و ممکن است تفاوت های فرهنگی، مدیریت بازار را دچار اشتباهات فاحشی کند.


● محیط سیاسی و حقوقی

در عصر حاضر، با توجه به دخالت های دولت ها و وضع محدودیت ها و ممنوعیت ها، قوانین و مقررات در امور بازاریابی صادرات و واردات تأثیر بسزایی دارند، لذا بررسی محیط سیاسی و حقوقی، از اهمیت خاصی برخوردار است. دولت ها نه تنها فعالیت های بازرگانی را تنظیم می کنند بلکه انگیزه لازم را برای بازرگانی به وجود می آورند. آنها گاهی در یک فعالیت اقتصادی مشارکت می کنند، اما معمولاً در خط مشی اقتصادی دولت، تصمیم گیری های تجاری با محدودیت هایی روبه رو می شود.
در زمینه ریسک باید گفت که بسیاری از رویدادهای سیاسی، محیط بازرگانی را دستخوش تغییرات جدی می کند. به طور کلی، تعریفی که می توان از ریسک ارائه داد «احتمال تأثیر سوء رویدادی سیاسی بر سود شرکت» است. مسائل مدیریت سیاسی دو وجه دارد:

۱) ارزیابی شرایط گذشته، حال و آینده یک کشور به منظور پیش بینی تغییرات احتمالی
۲) ایجاد استراتژی به منظور تطبیق با تغییرات

کشورهای دنیا را می توان براساس نظام های حقوقی آنها گروه بندی کرد. می توان کشورها را به کشورهای دارای حقوق عرفی، وضعی، مذهبی، قبیله ای و کمونیستی تقسیم بندی کرد. تشخیص این گروه ها برای مدیران بازاریابی، امری حیاتی و مهم است .

شرایط اقتصادی

بررسی سیستم ها و سیاست های پولی، مالی و بازرگانی بازارهای خارجی هدف، باید مورد توجه مدیران بازاریابی قرار گیرد. به طور کلی، مدیریت بازاریابی می بایستی اطلاعات لازم در مورد وضعیت اقتصادی بازار خارجی مورد نظر را جمع آوری کرده و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. اطلاعات یاد شده، شامل موضوعات زیر می شوند:

سیستم اقتصادی، سیاست های دولت در امور بازرگانی، مقررات صادرات و واردات، تعرفه ها، برنامه های اقتصاد ملی در زمینه رشد و توسعه، سیستم پولی و بانکی، نرخ تورم، مالیات ها، فلسفه های اقتصادی و اجتماعی دولت، روش های توزیع کالا و سیستم حمل و نقل، میزان فعالیت دیگر شرکت های خارجی، استراتژی بازرگانی شرکت و مؤسسات رقیب، تنوع و کیفیت تولیدات داخلی در بازار، سطح درامد کشور و توزیع آن، کالاها و خدماتی که توسط مردم آن کشور مورد استفاده قرار می گیرند.
دانستن اینکه بازار خارجی مورد نظر در کدام مرحله از توسعه اقتصادی است، به مدیریت بازار کمک می کند تا در مورد نوع و میزان تقاضا و سیستم بازاریابی آن کشور شناخت بهتری داشته باشد. این مراحل اقتصادی عبارت از؛ اقتصاد معیشتی (کشاورزی)، ما قبل صنعتی، تولید و صنایع اولیه، تولید کالاهای مصرفی و نیمه بادوام، تولید کالاهای سرمایه ای و بادوام و صادرات کالاهای تولیدی هستند.
وقتی شرکتی به طور قطع تصمیم می گیرد وارد بازار خارجی شود، مجبور است به طور جدی و مؤثر خود را متعهد به ارائه پیوسته کالا و خدمات بداند. در غیر این صورت، مشتریان منابع دیگر را جست وجو خواهند کرد.

استراتژی تبلیغات، شامل آگهی، روش های مختلف ارتقای سطح فروش، فروش شخصی، تبلیغات تجاری و تماس با شرکت ها و مشتریان هدف است.

 
 
کانال هاي توزيع

بر اساس تعريف انجمن بازاريابان آمريکا يک کانال توزيع « ساختاري از واحدهاي سازماني درون شرکت و واسطه هاي برون شرکت، عمده فروش و خرده فروشي هايي هستند که کالا يا خدماتي را بازاريابي مي کنند.»

تعريف کانال توزيع عمداً از بازاريابي داخلي سازمان شرکت و نيز سازمانهاي مستقل خارج از شرکت نام برده زيرا مدير بازاريابي بايستي براي رسيدن به توزيع محصول از ترکيب هر دو بهره ببرد. توزيع انتقال فيزيکي کالاها از طريق کانالها مي باشد و کانالها ساخته شده از واحدهاي ساختاري داخلي و خارجي هستند که عمليات رساندن کالا يا خدمات را انجام مي دهند.

کانالهاي توزيع بين المللي با تفاوتهاي فاحشي از يک سيستم بازاريابي داخلي ظاهر مي شوند. به همين دليل استراتژي کانال يکي از اجزاء مشکل و چالش برانگيز برنامه بازاريابي بين المللي محسوب مي گردد. شرکت هاي بزرگ چند مليتي جهت ارتباط با شعبات کشورها استراتژي کانال را به عنوان يک عامل آميخته بازاريابي در نظر مي گيرند و عمليات آنرا به صورت غير متمرکز و کمتر کنترل شده توسط شرکت مرکزي در نظر مي گيرند و به عبارتي شعبات مسئوليت اجرايي کانالهاي توزيع را به عهده دارند. توزيع به عنوان بخشي از برنامه بازاريابي مي باشد که تأثير بر طراحي محصول، قيمت و عوامل ارتباطي برنامه بازاريابي مي گذارد و يا از اين عوامل تأثير پذير است.

 

اهداف و الزامات کانال

نقطه شروع در انتخاب مديريت مؤثر کانال بستگي به بازار هدف و نيازها و اولويتهاي آن دارد. مشتريان بالقوه در کجا مستقر شده اند؟ نيازمنديهاي آنها چيست؟اولويتهاي آنها براي خدمات چيست ؟ حساسيت قيمت چقدر است؟ تمامي ابعاد اولويتهاي مشتري بايستي به دقت بررسي شود و هر بازار بايستي مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد و هزينه ارسال محصول مشخص گردد. آن چيزي که براي يک کشور تخصيص داده مي شود ممکن است در کشور ديگري مؤثر نباشد. براي مثال شرکت بين المللي توليد مسکن که سرويس دهي را به مشتري جزء اهداف کانال توزيع قرار داده بود به صورتي که بين زمان سفارش مشتري براي خانه مورد نياز و در اختيار قراردادن آن توسط فروشنده فقط دو ساعت فاصله بود و هزينه سرعت دادن به آن نيز در قيمت تمام شده خانه محاسبه مي شد اين روش در آمريکا مورد استقبال قرار گرفت اما در اروپا مشتريان بدنبال قيمت پائين تر بودند و زمان براي آنها مهم نبود بنابراين رقيب، با ارائه قيمت کمتر (بدون ارائه سرويس سريع) توانست مشتريان را به سوي خود جذب کند.

استراتژي کانال در برنامه ريزي بازاريابي بين المللي بايستي با موقعيت رقابتي شرکت همخواني داشته باشد و اهداف بازاريابي در بازارهاي مختلف پوشش دهد.

 فرآيند شکل دادن به کانالهاي بين المللي در راستاي اهداف شرکت به عوامل زير بستگي دارد.

1-  خصوصيات مشتري

2-   خصوصيات محصول

3-  خصوصيات واسطه ها

4-  خصوصيات محيطی

 

1-خصوصيات مشتری

خصوصيات مشتري تأثير بسزايي بر طراحي کانال دارد. تعداد،توزيع منطقه اي ، درآمد ، عادات خريد و عکس العمل به روشهاي مختلف فروش، تمامي از کشوري به کشور ديگر تغيير مي کند و بنابراين نياز به دستاوردهاي مختلف در کانال دارد.

عموماً هر چقدر مشتريان از لحاظ کميت افزايش پيدا کنند نياز به واسطه هاي کانال افزايش پيدا مي کند حتي بدون در نظر گرفتن مرحله توسعه بازار .براي مثال اگر تعداد 10 مشتري براي يک محصول صنعتي داشته باشيم اين 10 مشتري بايستي مستقيماً با توليد کننده يا واسطه (دلال) در تماس باشد، اما اگر يک محصول قرار است به ميليونها نفر فروخته شود بنابراين خرده فروشي يا از طريق سفارش پست امکان پذير است. اگر تعداد زيادي از خرده فروشان کوچک وجود دارد معمولاً از طريق عمده فروشان ارزان تر خواد شد. براي خرده فروشان بزرگ (فروشگاه هاي زنجيره اي) بهتر اين است که مستقيماً فروش از طرف توليد کننده باشد. اين شرايط براي تمامي کشورها بدون در نظر گرفتن مرحله توسعه قابل اعمال است.

 

2- خصوصيات محصول

هر محصولي داراي ويژگي هايي است مانند درجه استاندارد بودن،فاسد شدن،نيازمنديهاي سرويس دهي به حجم زياد،قيمت واحد و غيره اثرات مهمي بر طراحي کانال محصول دارد.

محصولات با قيمت بالا براي مثال معمولاً بطور مستقيم از طريق نيروي فروش شرکت فروخته مي شود زيرا قيمت واحد گران است و هزينه کانال توزيع نقش کمتري در آن ايفا مي کند. براي مثال قيمت يک واحد کامپيوتر گران تمام مي شود و آن به خاطر پيچيدگي فني و طريقه استفاده از آن است(نرم افزار و سخت افزار)و بايستي بطور مفصل در مورد کاربرد آن شرح داده شود و فروش آن توسط يک نيروي فروش متخصص امکان پذير است.

محصولات فاسد شدن معمولاً احتياج به بازاريابي مستقيم دارد زيرا شرايط کانال بايستي امکان سريع رساندن چنين محصولي را به مشتريان ايجاد کند. در کشورهاي توسعه يافته، سبزيجات، نان و محصولات لبني و بسياري از مواد غذايي فاسد شدني توسط نيروي فروش کنترل شده توزيع مي گردد و موجودي توسط سازمانها توزيع کننده کنترل تا کالاها بطور تازه و آماده توزيع گردند. در کشورهاي کمتر توسعه يافته توليد کننده گان معمولاً اين نوع محصولات غذايي را در بازارهاي عمومي بفروش مي رساند.

 

3-خصوصيات واسطه

استراتژي کانال بايستي خصوصيات واسطه ها را نيز شناسايي کند. واسطه ها بخاطر سود خود وارد تجارت مي شوند و نه به خاطر توليد کننده واسطه ها معمولاً از سوء شهرت رنج مي برند زيرا آنها بيشتر بدنبال کالاهايي هستند که داراي تقاضاي بالا از لحاظ نام و نشان و توليد کننده است و کمتر به محصولاتي که از نام و نشان مناسبي بهره نمي برند توجه مي کنند. از لحاظ واسطه ها اين روش کاملاً منطقي است اما از لحاظ توليد کننده اي که مي خواهد محصول جديد را وارد بازار کند جالب نيست. حتي اين يک معضل براي شرکتهاي بين المللي است که راه توسعه را پيشه گرفتند. بعضي مواقع توليد کنندگان هزينه سنگيني براي بازاريابي مستقيم مي پردازند صرفاً بخاطر کنار گذاشتن واسطه ها.

انتخاب توزيع کنندگان و واسطه ها در کانال توزيع از اهميت بسزايي برخوردار است. يک واسطه با تجربه مي تواند فروش شما را از يک حالت کسادي به رونق برساند. انتخاب يک واسطه يا توزيع کننده مناسب را مي توان از طريق مراجعه به اتاق بازرگاني بدست آورد، يا اينکه در کشورهاي مختلف از طريق ارائه پرسشنامه و مصاحبه از  مصرف کنندگان در مورد توزيع کنندگان و دليل انتخاب آنها سؤال کنيد و يا از طريق مراجعه به خرده فروشان در مورد آنها سؤال گردد. يا براي محصول خود بدنبال شخص کليدي باشيد که داراي اهداف مشخصي براي فروش محصول شما باشد مانند محصولات آموزشي، فرهنگي، دارويي و غيره

 

4- خصوصيات محيطی

خصوصيات عمومي حاصل از يک محيط کلي در طراحي کانال از اهميت بسزايي برخوردار است. از آنجائيکه عوامل محيطي اقتصادي،اجتماعي و سياسي در کشورها متفاوت است لذا بايستي در طراحي کانال، درجه مستقل بودن عمليات محلي توسط مديران يا واسطه ها را جايز شمرد. مقايسه توزيع مواد غذايي در کشورهايي با مراحل مختلف از توسعه به ما مي آموزد که عکس العمل کانال به شرايط تغييرات بازار چگونه باشد.در ايالات متحده، درآمد بالا ، دستمزد بالا ،ظرفيت بالاي يخچال فريزر(فضاي بيشتر)،دو نفر براي يک اتومبيل،طراحي کانال توزيع را براي مواد غذائي نسبت به ديگر کشورها تغيير داد و فروشگاههاي زنجيره اي بصورت سلف سرويس در اين کشور نسبت به ساير نقاط جهان بيشتر است .زيرا خريدار آمريکايي بدنبال خريد در يک دفعه و براي حداقل يک هفته است. او پول کافي براي خريد يک هفته دارد و همينطور فضاي لازم جهت منجمد کردن يا در يخچال نگه داشتن و نيز اتومبيل شخص براي حمل اين مقدار کالاهاي خريداري شده. فروشگاه زنجيره اي نيز سعي بر برآورد نياز خريدار با حداقل قيمت نسبت به فروشگاههاي کوچک سنتي را دارد. جدول زير تعداد مغازه هاي خواربار فروشي را براي 1000 ساکن در کشورهاي مختلف نمايش مي دهد.

 

ساختار کانال (محصولات مصرفي)

شکل زير نشان دهنده شقوق مختلف ساختار کانال براي محصولات مصرفي مي باشد. توليد کننده يک محصول مصرفي مي تواند مستقيماً کالاي خود را از طريق نيروي فروش حاضر در محل و يا از طريق سفارش پستي يا از طريق مغازه متعلق به توليد کننده بدست مصرف کننده برساند. از سه شقوق مستقيم، سفارش پستي روش مناسب و رو به رشد است. روش فروش درب به درب(نيروي فروش حاضر در محل)بسيار گران است به اين خاطر رشد مناسبي نداشته است. روش سوم فروش مستقيم از طريق مغازه متعلق به توليد کننده مي باشد اگر چه در بسياري از توليد کنندگان روش مغازه متعلق به خود در کانال توزيع اهميت دارد اما بعضي از شرکتها از اين گزينه دوري مي کنند. آنها سعي مي کنند از يک يا دو خرده فروش که اطلاعات بازاريابي مناسبي دارند بهره ببرند. براي مثال توليد کنندگان کفش معمولاً در استراتژي توزيع خود از چند واحد خرده فروشي استفاده کردند. يکي از شرکتهاي بين المللي آمريکايي که در اين زمينه موفق بود شرکت سينگر Singer است که با استفاده از شرکتهاي زنجيره اي متعلق به خود در سراسر جهان اقدام به توزيع ماشين دوزندگي کرد.

بقيه شقوق ساختار کانال توزيع براي محصولات مصرفي ترکيبي از نيروي فروش توليد کننده و عمده فروشان و نهايتاً خرده فروشان هستند که محصول را در اختيار مصرف کننده مي رسانند.

 

محصولات صنعتی

 سه روش اساسي ساختار کانال توزيع وجود دارد.

1-  نيروي فروش توليد کننده

2-   واسطه يا توزيع کننده

3-   عمده فروشي

توليد کننده مي تواند محصول صنعتي خود را مستقيماً از طريق نيروي فروش خود بدست مشتري برساند يا اينکه نيروي فروش از طريق عمده فروشي محصول را به مشتري برساند . يا ترکيبي از هر دو حالت.

حالت دوم اين است که توليد کننده مستقيماً به عمده فروش برساند و عمده فروش به مشتري

حالت سوم استفاده از يک توزيع کننده يا واسطه که مستقيماً بدست مشتري يا از طريق عمده فروش بدست مشتري برساند.

اين محتوا را از دست ندهيد: ابزارهاي مديريتي رايگان

منبع:

http://marketingblog.persianblog.com

http://www.article.refco.ir

 

www.radbusiness.ir

دیگر مقالات
ارسال نظر
حداکثر تعداد کاراکتر متن نظر 500 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.