هفت S بازاریابی گردشگری
در مبحث بازاریابی یک مدل بسیار منطقی و ساده که حاصل تحقیقات بسیار دانشمندان و محققین بزرگ دنیا در سالهای گذشته صورت گرفته هفت S انگلیسی است که لازمه گردشگری است و شامل گردشگری بینالمللی هم میشود که میبایست به صورت علمی و منطقی در اجرای آن بکوشیم.
استراتژی (STRATEGY)
ساختار (STRUCTURE)
سبک مدیریت (STYLE)
ارزشهای مشترک (SHARED VALUES)
سیستم (SYSTEM)
مهارتها (SKILS)
کارکنان (STAFF)
استراتژی: استراتژی یعنی تبیین اهداف دوردست جهتگیری و مسیر حرکت و چگونگی حرکت کردن برای رسیدن به اهداف دوردست. استراتژي بازاريابي موثرترين رويه اجرايي را به منظور حصول اهداف بازاريابي تدوين مي نمايد.براي مثال استراتژي مي تواند شامل نکات زير باشد:
• بازاريابي از جنبه اي عام برخوردار است.يعني گردشگرانيي با اهداف کلي را مد نظر دارد يا انتخابي است و به سمت انواع خاص از بازارهاي توريستي هدايت شده است .بازارهاي اوليه ،ثانويه و فرصتها مشخص مي گردند.
• انواع کلي فنون ترويجي را که مي توان مورد استفاده قرار داد و مواردي که بايد از آن فنون استفاده نمود مثل مجريان تورها ، مشتريان تورها (گردشگران) و يا ترکيبي از اين دو .
• زمانبندي يا برنامه اولويت تلاشهاي ترويجي در مورد انواع بازار يا کشورهاي خاص.جدول زمانبندي به برنامه زمانبندي طرحهاي توسعه گردشگري بستگي دارد .
• ارائه تصويري از منطقه و واقعيتهاي آن. يک منطقه توريستي که به تازگي در حال توسعه يافتن است نيازمند ايجاد تصويري مطلوب از خود است پيش از آنکه به يک فعاليت ترويجي خاص دست يابد.
• ذکر موانع خاص که بايد پشت سر گذارده شوند ،نظير اينکه اخيرا در منطقه، يک بي ثباتي سياسي و يا يک سانحه طبيعي روي داده است.
• آيا دفاتر تبليغاتي در کشورهاي عمده مبدا گردشگران ايجاد شوند يا با نمايندگان بازاريابي محلي در آن کشورها قراردادهايي منعقد گردد و يا اينکه امر تبليغ را دفتر اصلي ، راساً عهده دار شود.
• در نظر گرفتن موارد احتمالي از قبيل بازگشايي بازارهاي تعطيل شده .
• استراتژي بازاريابي بايد اهداف بلند مدت و کوتاه مدت را مورد لحاظ قرار دهد. به اين طريق زير بناها به گونه اي پي ريزي مي شوند که اهداف بلند مدت را تحقق بخشند اما اهداف کوتاه مدت به صورتي خاص تر برنامه ريزي خواهند شد.استراتژي بازاريابي بايد مستمراًمورد بازبيني قرار گيرد.در صورت ضرورت امکان تعديل آن وجود خواهد داشت.البته اين امر به روند بازار و هر گونه تغيير در برنامه توسعه محصولات توريستی بستگي دارد.
ساختار: ما امروزه بسیاری ساختارهای موازی و اضافی در گردشگری داریم. ساختارهایی که دقیقاً مشخص نیست نقش و وظایف و اختیارات آنها دقیقاً چیست؟
معمولاً کشورها براساس تجربیات مختلف، ساختارهای متفاوتی در این زمینه تشکیل دادهاند. به عنوان مثال کشور اسپانیا وزارتخانهای به نام تجارت و گردشگری دارد که تمامی امور مربوط به گردشگری در این وزارتخانه برنامهریزی میشود و دلیل چنین انتخابی این است که بخش گردشگری و تجارت آنها کانالهای مشترکی دارد و عمده اقتصاد آنها بر مبنای گردشگری است. کشورهای ترکیه و فرانسه نیز در این بخش وزارت گردشگری دارند، هرچند مدل وزارتخانههای آنها متفاوت است. ازسال 1342 تا 1382 ساختار تشکیلاتی سازمان گردشگری در کشور مدام در حال تغییر بوده است و تاکنون نتوانسته جایگاه واقعی خود را پیدا نماید و در حال حاضر نیز با سازمان میراث فرهنگی ادغام گردیده است. ادغام این دو سازمان با این راهبرد بود که گردشگران، گردشگران فرهنگی هستند و باید به وسیله سازمانی که از ادغام این دو تشکیل میشود، مدیریت شوند. چرا که توسط آن میتواند به تقویت بخش میراث کشور کمک کند. نکتهای که در این میان از آن غافل ماندهایم اینست که باید بپذیریم گردشگری یک تجارت است و تا وقتی فضای تجاری را برای گردشگری آماده نکنیم نمیتوانیم به عنوان یک کشور گردشگرپذیر معرفی شویم. به عبارت دیگر در زمینه گردشگری بیش از آنچه باید دغدغه میراث داشته باشیم باید دغدغه مسایل تجاری گردشگری را در کشور داشته باشیم. انجام تبلیغات مناسب، تسهیل فعالیتهای پولی و بانکی در بخش گردشگری توسعه حمل و نقل و تقویت بخش خصوصی و شرکتهای فعال گردشگری، افزایش هتلهای استاندارد، حمایت و فعالیت دفاتر گردشگری در خارج از کشور، آموزش کارکنان حرفهای و … بخشی از دغدغههای گردشگری کشور میتواند باشد.
ارزش مشترک: آیا گردشگری به عنوان یک ارزش مشترک در نهادها و سازمانهای متعدد و مسئول وجود دارد یا خیر؟ آیا گردشگری بینالمللی به عنوان یک ارزش مشترک در استراتژی حاکم بر کشور و یا در بخش خصوصی تعریف شده یا فقط راجع به آن حرف زده میشود؟ تا روزی که هر پدیده سازمانی مبتنی بر ارزش مشترک و فرهنگ ویژه نباشد قطعاً نمیتواند زیرساخت محکمی برای سایر قسمتها باشد.
سیستم: ما نمیتوانیم سلیقهای برخورد کنیم زیرا گردشگری یک پدیده استراتژیک و بلندمدت است و نیازمند نظام هستیم، نگاه نظام گونه و رفتار نظام گونه و تار روزی که فرایندها و ساز و کارها کاملاً محقق نشوند و سیستم حاکم نباشد جذابترین پدیده گردشگری مدت کوتاهی به طول نخواهد کشید.
کارکنان حرفهای: باید از پرسنل متخصص، علاقهمند و با تجربه استفاده کنیم و از گماردن افرادی که اطلاعاتی ندارند پرهیز کنیم، چنانچه میخواهیم در زمینه توریسم ورزشی یا توریسم درمانی کار کنیم باید از افرادی استفاده کنیم که در این زمینه مهارت، تجربه و اطلاعات علمی و حرفهای لازم را داشته باشند باید بر روی تواناییهای بخش خصوصی که از مهمترین ارکان پیشرفت گردشگری هستند به طور جدی حساب باز کنیم و تمام قوانین کشور را برای رشد و شکوفایی گردشگری در کشور تغییر دهیم.
مهارت: امروز دنیای بازاریابی گردشگری، دنیای مهارتهای نوین است و کشورهایی موفق میشوند که بتوانند کارکنان خود را با انواع مهارتها تربیت کنند. امروزه هر گردشگری که وارد کشور شود اکثر سازمانها و موسسات خصوصی و دولتی به نوعی درگیر آن خواهند شد و تمام این افراد میبایست آموزشهای حرفهای لازم را دیده باشند.
سبک مدیریت: سبک مدیریت گردشگری متفاوت با بسیاری از پدیدههاست. باید دقت کنیم تا در سبک مدیریت چنان رفتار کنیم تا آنچه مورد انتظار گردشگران هست ایجاد کنیم و آن را حفظ کنیم.
اين محتوا را از دست ندهيد: ابزارهاي مديريتي رايگان
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.